داستان سریال درباره یک معلم شیمی میانسال است که متوجه می شود که دارای سرطان ریه است و 2 سال بیشتر وقت برای زندگی ندارد. او که وضع مالی خوبی ندارد و دارای همسر و پسری معلول می باشد، به این فکر می افتد که باید قبل از مردن زندگی خانواده خود را تامین کند. پس با توجه به آشناییش به علم شیمی، همراه با یکی از شاگردان سابقش شروع به ساخت و فروش مواد مخدر می کند...
هنگامی که بهترین دوست یک سرباز سابق به نام جان گلد به قتل میرسد ، او تصمیم میگیرد گروهی که این کار را کردهاند پیدا کند و انتقام سختی از آنها بگیرد. اما…
لیلا، 16 ساله، در شهری خالی از سکنه چشم باز میکند. اثری از والدینش و ساکنان شهر نیست. لیلا که تصور میکند باید بازماندهی فاجعهای مرموز باشد، خیابانهای فورت ویل را زیر پا میگذارد و در این مسیر به چهار نوجوان دیگر برمیخورد. آنها به اتفاق سعی میکنند در دنیایی ویران و بسیار خطرناک زنده بمانند. اما آیا آنها واقعا تنها هستند؟
این فیلم داستان زندگی مخترع اسلحه مرگبار "کلاشینکف" یعنی ((میخائیل تیموفویچ کلاشنیکوف)) است ، امروزه کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که نام "کلاشینکف" را نشنیده باشد...
زمانی که بازماندگان زمین دیگر قدرت مقابله با گودزیلا و دیگر هیولاها را ندارند ، مجبور میشوند برای ادامهی زندگی خود به سیارهای دیگر سفر کنند. اما مشکل اینجاست زمانی که آنها به آنجا میرسند متوجه میشوند اکوسیستم این سیاره برای زندگی مناسب نیست. در این بین ، هارو شخصیت اصلی داستان از بازماندگان میخواهد به زمین برگردند و برای به دست آوردن دوبارهی آن بجنگند...
فیلم داستان جوانی به نام "بیبی" (آنسل الگورت) را روایت میکند که پس از ملاقات با زنی جوان به نام "دبورا" (لیلی جیمز) متوجه میشود که به او علاقمند شده است. به همین دلیل تصمیم میگیرد به دنبالش برود و در کنارش مشغول به کار شود. حال "بیبی" باید برای به اجبار برای یک رئیس تبهکار و دیوانه کار کند و جوانی و زندگی اش را با دزدی و کارهای خلاف، آلوده و نابود سازد...
"ادی فرانکس" یک جنایتکار سابق است که می خواهد با برقراری ارتباط مجدد با دخترش و پرداخت بدهی برادرش، به خانواده خود کمک کند. اما با وجود تلاش هایش، او دوباره به زندگی جنایتکارانه با پیامدهای ویرانگر باز می گردد ...